مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.

  کد مطلب:20135 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:7

چگونه از دروغ گفتن و لو به شوخي جلوگيري كرده و مواظب زبانمان باشيم؟ راه درمان آن چيست؟

در آيات و اخبار زيادي به اين حقيقت اشاره شده كه صدق و راستي موجب پاكي عمل و دروغ كليد انواع گناهان است. دروغ معمولاً از يكي از نقاط ضعف روحي سرچشمه ميگيرد، گاهي انسان به خاطر ترس از فقر، پراكنده شدن مردم از دور او و از دست دادن موقعيت و مقام و زماني به خاطر علاقه شديد به مال و جاه و گاهي به خاطر تعصبهاي شديد و حب و بغضهاي افراطي، زبان به دروغ ميگشايد.

قرآن مجيد نيز در مورد اين كه دروغ با ايمان انسان سازگار نيست، ميفرمايد: انما يفتري الكذب الذين لا يؤمنون بآيات الله و اولئك هم الكاذبون؛(1) تنها كساني دروغ ميبندند كه به آيات خدا ايمان ندارند، (آري دروغ گويان واقعي آنها هستند. اميرالمؤمنين علي7 ميفرمايد: لا يجد عبد طعم الايمان حتي يترك الكذب هزله وجده؛(2) انسان طعم ايمان را نميچشد تا دروغ را اعم از حدي و شوخي، ترك كند. در روايت ديگري امام حسن عسگري7 فرمود: جعلت الخبائث كلها في بيت و جعل مفتاحها الكذب؛(3)تمام پليديها در اطاقي قرار داده شده و كليد آن دروغ است.

راه درمان دروغ: با توجه به عواملي كه در ايجاد دروغ و ريشه دار ساختن آن مؤثر است، راه درمان آن نسبتاً روشن خواهد بود و به طور كلي براي درمان اين انحراف اخلاقي، بايد از اين طرق اقدام نمود.

1 - قبل از هر چيز بايد انسانهاي دروغگو را به عواقب دردناك و آثار سوء معنوي و مادي و فردي و اجتماعي اين رذيله زشت متوجه ساخت و با تدبير و تفكر در آيات قرآن مجيد و سخنان پيشوايان بزرگ دين (ع) ميتوان فهميد كه منافع فرضي دروغ هرگز نميتواند با آن همه مفاسد برابري نمايد.

هم چنين بايد متوجه بود كه اگر دروغ در پارهاي از موارد نفع شخصي هم داشته باشد نفعش آني و بسيار زودگذر است؛ زيرا هيچ سرمايهاي براي يك انسان در اجتماع - در هر شرايط و هر مقامي - بالاتر از سرمايه اعتماد و اطمينان مردم نسبت به وي نيست كه بزرگترين دشمن آن همين دروغ است.

2 - يكي ديگر از مؤثرترين طرق درمان دروغ، پرورش شخصيت در افراد است؛ زيرا يكي از عوامل مهم رواني دروغ، احساس حقارت و كمبود شخصيت است و در حقيقت دروغ گفتن يك نوع عكسالعمل براي جبران اين موضوع است. اگر مبتلايان به دروغ احساس كنند صاحب نيروها و استعدادهايي در درون خود هستند كه با پرورش آنها ميتوانند ارزش و شخصيت خود را بالا ببرند، نيازي به توسل جستن به دروغ براي ايجاد شخصيت قلابي در خود نميبينند. به علاوه اين كه انسان بايد بداند كه ارزش اجتماعي انسان راستگو كه با اين فضيلت اخلاقي توانسته است جلب اطمينان عمومي را بكند مافوق تمام ارزشها است. چنين كسي نه تنها در نظر مردم شخصيت دارد، بلكه در پيشگاه خداوند مقامي در رديف شهدا و پيامبران الهي دارد؛ زيرا در قرآن مجيد مقام راستگويان در رديف مقام پيامبران و شهداي راه حق ذكر شده آن جا كه ميفرمايد: و من يطع الله و الرسول فاولئك مع الذين انعم الله عليهم من النبيين و الشهداء و الصالحين و حسن اولئك رفيقا: (و كسي كه خدا و پيامبر را اطاعت كند [ در روز رستاخيز ] همنشيني كساني خواهد بود كه خدا نعمت خود را بر آنان تمام كرده، از پيامبران و صديقان و شهداء و صالحان و آنها رفيقهاي خوبي هستند).

راغب اصفهاني در كتاب مفردات خود چند معنا براي صديق نقل كرده است كه همه گواه اين حقيقت است:

الف) كسي كه زياد راست ميگويد. ب) كسي كه هرگز دروغ نميگويد. ج) كسي كه در سخن و عقيده راست گو است و عملش گواه صدق است.

3 - كوشش براي تقويت پايههاي ايمان به خدا در دل مبتلايان به دروغ و توجه دادن آنها به اين حقيقت كه قدرت خدا مافوق تمام قدرتها است و قادر بر حل تمام مشكلاتي است كه افراد ضعيف الايمان به خاطر آن به دروغ پناه ميبرند. راست گويان تكيهگاهشان در برابر حوادث گوناگون، خدا است و افراد دروغ گو در اين موارد تنها هستند.

4 - بايد انگيزههاي دروغ و ريشههاي اين انحراف اخلاقي از قبيل طمع، ترس، خودخواهي، حب و بغضهاي افراطي و امثال آن را در افراد خشكانيد تا اين رذيله خطرناك زمينه مساعد براي نشو و نماي خود در وجود انسان پيدا نكند.

5 - بايد محيطهاي تربيتي و معاشرتي مبتلايان را از وجود افراد دروغ گو پاك كرد تا تدريجاً طبق اصل تأثير پذيري، محيط وجود آنها از اين رذيله [ دروغ گويي ] پاك گردد. اين موضوع به قدري مهم است كه در دستورهاي تربيتي اسلام از علي (ع) نقل شده است كه فرموده: لا يصلح الكذب جد و لا هزل و لا ان يعد احدكم صبيه ثم لا يفي له؛(4)شايسته نيست دروغ گفتن - خواه شوخي يا جدي و نيز شايسته نيست يكي از شما به فرزندش وعدهاي بدهد سپس وفا نكند. بديهي است اگر پدر و مادر عادت به راست گويي [ حتي در وعدههاي كوچكي كه به فرزند خود ميدهند ] داشته باشند هرگز فرزند آنها دروغ گو نخواهد شد. البته بزرگان فقها و علماي اخلاق به پيروي از احاديثي كه در اين زمينه وارد شده، مواردي را به عنوان استثنا از حكم دروغ ذكر كردهاند كه بعضي آن را در دو موضوع خلاصه نمودهاند:

الف) در مقام اضطرار.

ب) در مقام اصلاح ذات البين.

بنابراين در حديثي از پيامبر اكرم (ص) نقل شده: احلف بالله كاذباً و نجّ اخاك من القتل؛(5) سوگند دروغ بخور كه برادر بيگناهت را از مرگ نجات دهي اين را هم بايد توجه داشت كه اولاً: موارد استثناي دروغ به خاطر مصالح مهمتري كه مفاسد آن را تحت الشعاع خود قرار دهد مجاز ميشود. ثانياً: تجويز كذب مانند تجويز خوردن مردار و اكل ميته است كه به مقدار ضرورت بايد قناعت نمود نه اين كه اين استثنائات باعث جرئت بر گناهان كبيره گردد.(6)

1 - نحل (16) آيه 105.

2 - محمد باقر مجلسي، بحارالانوار، ج 69، ص 249، باب

الكذب.

3 - همان، ج 69، ص 263.

4 - حرّ عاملي، وسائل الشيعه، ج 8، ص 577، كتاب حج، ابواب، احكم عشرة، حديث سوم.

5 - همان، ج 16، ص 134، حديث4، باب جواز الحلف باليمين الكاذبه.

6 - آيت الله مهدوي كني، اخلاق عملي، ص 237 - 272 و آيت الله مكارم شيرازي، اخلاق، ص 86 - 101.

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.